آموزش عکاسی قدم بقدم

یک تمرین ساده برای تقویت چشم عکاسی

می خواهم به شما تمرینی ساده را معرفی کنم که می توانید آنرا هر جایی و هر موقع با هر دوربینی انجام دهید. دوربین خود را بردارید احتیاجی نیست یک دوربین حرفه ای باشد هیچ لنز اضافه ای هم نباید بردارید. حال از خانه خارج شويد و به پیاده روی بروید. می توانید به پارک بروید در بیابان باشید یا حتی در میان شلوغی شهر این کار را انجام دهید. همین طور که در حال پیاده روی هستید به صورت تصادفی در یک نقطه بایستید و در همین حالت سوژه ای در 3 تا 5 متری خود بیابید و از آن عکس بگیرید.


یک تمرین ساده برای تقویت چشم عکاسی

می خواهم به شما تمرینی ساده را معرفی کنم که می توانید آنرا هر جایی و هر موقع با هر دوربینی انجام دهید. دوربین خود را بردارید احتیاجی نیست یک دوربین حرفه ای باشد هیچ لنز اضافه ای هم نباید بردارید. حال از خانه خارج شويد و به پیاده روی بروید. می توانید به پارک بروید در بیابان باشید یا حتی در میان شلوغی شهر این کار را انجام دهید. همین طور که در حال پیاده روی هستید به صورت تصادفی در یک نقطه بایستید و در همین حالت سوژه ای در 3 تا 5 متری خود بیابید و از آن عکس بگیرید.

می توانید از کسی که عکاس نیست کمک بگیرید تا با شما به پیاده روی بیاید و از او بخواهید برای شما نقطه را برای ایستادن تعیین کند. به بالا و پایین نگاه کنید و سعی کنید چیز جالبی پیدا کنید. این موضوع می تواند صحنه ای در خیابان باشد که در مقابل شما رخ می دهد، می تواند جزئیات یک بنا یا درپوش گودالی باشد که روی آن ایستاده اید یا حتی یک حشره باشد که روی گلی نشسته است.

اگر از دوربین DSLR استفاده می کنید خود را به استفاده از فقط یک لنز مقید کنید و اگر لنز های مختلفی همراه دارید پس از اينكه با اين لنز عكس گرفتيد می توانید با هر کدام یک عکس بگیرید نتیجه کار جالب خواهد بود. هدف از این کار این است که نگاه ساده خود را به نگاهی عمیق و فوق العاده تبدیل کنید. سعی کنید زوایای دید مختلف را آزمایش نمایید و عمق تصویر را کاهش دهید و کار هایی از این قبیل. یا می توانید بعدا افکت هایی به عکس خود اضافه کنید.

یکی دیگر از کار هایی که می توانید انجام دهید این است که از کودکان هم در این تمرین استفاده کنید. از آنها بخواهيد حل توقف شما براي عكاسي را تعيين كنند این روش بسیار جالب و تمرینی خوب است و همچنین می توانید به آنها هم عکاسی را آموزش دهيد. کشفیات کودکان شما را شگفت زده خواهد کرد! به خصوص اگر بخواهید یک پروژه یک ساله را آغاز کنید این روش بسیار کارا خواهد بود.

به جزئیات دقت کنید عمق تصویر را تنظیم کنید از طبیعت بهره بگیرید معماری ساختمان ها را از دست ندهید. توجه داشته باشید که قرار نیست از یک اثر هنری عکس بگیرید. بدون هیچ فشاری فقط نگاه کنید و ببینید چه رخ می دهد.

کادر بندی در عکاسی

توصیه: یکی از آسانترین راهها برای پیشرفت در عکاسی این است که به کادر عکس خود دقت کنید. به اطراف سوژه دقت کنید؛ ببینید آن اطراف چه چیزهایی وجود دارد؟ آیا به همه ی آن چیزهایی که در پشت زمینه ی سوژه هست نیاز دارید؟ آیا می توانید از یک زاویه ی  نزدیکتر از سوژتون عکس بگیرید؟ به نظر شما اگر عکستان افقی باشد بهتر است یا عمودی؟

کادر بندی نزدیکتربرای تاثیر بیشتر

یکی از رایج ترین اشتباهات مردم در عکاسی این است که کادر عکس هایشان رو با موضوع عکاسی پر نمی کنند. فرض کنید می خواهید از مادربزرگی که در حال پایین آمدن از پله های خانه خود است  عکس بیندازید. اجازه دهید فقط آن مادربزرگ را در تصویر ببینیم، نه نصف یک خانه و قسمت هایی از کوچه و در نهایت یک تصویر کوچک از مادربزرگ در وسط عکستان باشد! یادتان باشد که سوژه شما آن مادربزرگ بوده نه کوچه یا خانه

به نظر من بهترین چیزی که به شما کمک میکند تا شاهکار عکاسی شما به یک فاجعه تبدیل شود این است که سوژتان را  وسط عکس قرار دهید. خیلی از دوربین های عکاسی  در چشمی خود دایره یا مستطیلی دارند که باعث می شود عکاسان آماتور فکر کنند سوژه باید درست وسط این دایره یا مستطیل قرار گیرد. تمام محیط عکاسی را ببینید. یه نگاه کوچک و سریع به اطراف سوژه بندازید و مطمئن شوید که  هیچ شلوغی یا بی نظمی خود نمایی نمی کند تا از برجستگی سوژه در تصویر نکاهد.  مواظب نا هماهنگی های عکستون باشید، مثلا ناگهان در عکس شما یک تیر چراغ برق بالای سر مادربزرگ بیچاره رشد نکند! مطمئن شوید که همه ی چیزایی که در اطراف سوژه و در عکستان هست، چیزهایی است که شما خواستیه اید.

افقی یا عمودی

خیلی از مردم هیچ وقت دوربین خود را فقط 90 درجه نمی چرخانند تا یه عکس عمودی بگیرند. درسته، در این حالت ممکنه نگه داشتن دوربین کمی سخت تر از قبل باشد اما باور کنید تفاوت خیلی بزرگی را در عکستان ایجاد می کند. اگر می خواهید از کسی عکس بگیرید مطمئن باشید به صورت عمودی تصویر زیباتری خواهید داشت چون اگر افقی عکس بگیرید فضای زیادی از تصویر را برای منظره های اطاف تلف کرده اید. 

حتی بعضی وقت هایی که عکس عمودی می گیرید، متوجه میشوید که اگه عکستان افقی بود خیلی زنده تر و قشنگ تر به نظر می رسید. همیشه به عکسی که می خواهید بگیرید فکر کنید، این عکس باید عمودی باشد یا افقی؟ در کدام حالت می توانم عکس بهتری بگیرم؟ معمولا جواب این سوال ها واضح و روشن است،: بستگی به سوژه و ترکیب شما دارد.

اما بعضی وقتها پیش میاد که ترکیب سوژه ی ما حالت مربع شکلی داره، در این موقعیت ها مطمئن نیستیم که چه وضعیتی برای عکس گرفتن بهتره، پس بهترین راه حل میتونه این باشه که 4 -3 تا عکس از زاویه های مختلف بگیرید، در نهایت حداقل می توانید 1 یا 2 تا عکس فوق العاده از سوژه خود داشته باشید.

عکسی که در سمت چپ می بینید مثل عکس هایی است که بدون فکر گرفته شده است، 200 متر از خط ساحل با یه تکه صورتی در وسط عکس! خیلی حرفه ایی نیست.

حالا دوربینتان را 90 درجه بچرخانید، عکسی مثل عکس سمت راستی بگیرید؛ به این ترتیب تصویری به مراتب بهتر خواهید داشت و شما هنوز می توانید ساحل را ببینید و زیباتر نشان دهید که کنار ساحل بوده اید! ظاهراً اندازه ی کادر این دو عکس یکی نیست، اما حقیقت اینست که اندازه ی کادر دو عکس مساوی است؛ اما شما می توانید ببینید که  اندازه ی واقعی این دختر در عکس سمت راستی 10 بار بزرگ تر شده است!

 میتونم ویرایش این عکس رو بعدا انجام بدم؟

اگر شما خودتان عکسهایتان را چاپ میکنید، شانس دومی برای ویرایش عکسهایتان دارید  اما به این عادت نکنید که با این روش، بی دقتی عکس گرفتن با دوربین حرفه ای خود را اصلاح کنید. بعد از ویرایش عکس با کامپیوتر یا در تاریک خانه شما فقط کیفیت دوربینتان رو دور انداخته اید.  شما نصف پیکسل های عزیزتون رو که پول زیادی هم بابتش پرداخت کردید رو حروم کردید. چه اهمیتی دارد که دوربین شما 5 میلیون پیکسل داشته باشد اما شما فقط از 2 یا 3 میلیون از پیکسل هایش استفاده کرده اید؟ به نظر من که این کار یه توهین بزرگ به دوربینی است که پول زیادی بابتش پرداخته اید!!.

 :عکاسی ماکرو:  عکاسی ماکرو به نوعی عکاسی گفته می شد که در آن تصویر اشیا بزرگتر از اندازه واقعی شان، با نسبتی بزرگتر از ۱:۱ گرفته می‌شود.

در عکاسی ماکروی واقعی باید فاصله بین لنز تا صفحه تصویر از فاصله لنز تا سوژه بیشتر باشد. در دوربین های فیلمی عکاسی ماکرو نیاز به مبدل های ماکرو یا حلقه های لنز ماکرو دارد. لنز های ویژه ماکرو معمولا گرانتر از سایر لنزها هستند و مخصوصا برای نزدیک شدن زیاد به سوژه و جلوگیری از تغییر شکل تصویر طراحی شده اند. بعضی از لنزهای تله فتو نیز دارای قابلیت ماکرو می باشند که با ترکیب اپتیکی ویژه ای که دارند می توانند در شرایط بسیار نزدیک به سوژه نیز روی آن فوکوس نمایند.

یکی از مزایای دوربین های دیجیتال این است که بیشتر آنها قادر به عکاسی ماکرو با کیفیت خوب می باشند. در بعضی از انواع این دوربین ها تا حد بسیار زیادی می توانند به سوژه نزدیک شوند، ولی در بعضی دوربین های دیگر از زوم برای پر کردن کادر و بزرگ کردن سوژه استفاه می شود. بطور کلی در عکاسی ماکرو، سرعت شاتر بسیار پایین است و استفاده از یک پایه محکم برای عکاسی ایده بسیار خوبی است. بعلاوه عکس گرفتن با استفاه از تایمر دوربین از لرزیدن دوربین و خراب شدن عکس جلوگیری می شود. نماهای بسیار نزدیک معمولا بسیار جالب و نیز مفید می باشد. در عکاسی ماکرو جزئیاتی از شیئ دیده می شود که با چشم معمولی نمی توان دید.

یک تمبر ژاپنی با دید کاربردی تر عکاسی ماکرو برای ثبت تصویر اشیاء ارزشمندی نظیر سکه‌ها، جواهرات یا تمبرها بکار می‌رود. دیگر استفاده عکاسی ماکرو در صنعت است که برای بازرسی و کنترل کیفیت از آن استفاده می‌شود، همچنین صنعت بیمه برای ثبت تصویر اجزاء ارزشمند دستگاهها از این تکنیک استفاه می کنند. بطور کلی نمای درشت و نزدیک اشیاء می‌تواند کاربردهای بسیار متنوعی داشته باشد. همانطور که قبلا ذکر شد تصویر نمای نزدیک یک شیء معادل نگاه کردن به آن شیء با ذره بین است. جزئیاتی که بطور معمول قابل دیدن نیستند ناگهان بیرون می زنند و زیبایی‌ها یا زشتیهای نهفته جسم به چشم می‌آیند. برای مثال گلها برای این عکاسی سوژه بسیار جالبی می‌باشند. دو چالش مهم در عکاسی ماکرو عبارتند از: باریکی عمق میدان بخاطر نزدیکی زیاد لنز به سوژه و دیگر سختی نورپردازی جسم بگونه‌ای که روی آن سایه نیفتد. در ادامه بحث به این دو موضوع می‌پردازیم. عمق میدان

همانطور که می‌دانید عمق میدان به محدوده درست فوکوس شده تصویر گفته می شود. عمق میدان بیشتر تحت تاثیر دیافراگم لنز می‌باشد. دیافراگم کوچک (عدد f بزرگتر) عمق میدان بزرگتری از دیافراگم بزرگ (عدد f کوچکتر) دارد. با دوربین‌های جمع و جور که امکان تعویض لنز وجود ندارد ترکیب دوربین و لنز در تعیین میزان حداقل نزدیکی به سوژه مهم می‌باشد. بعلاوه بیشر دوربین های کوچک امکان انتخاب دیافراگم را به استفاده کننده نمی‌دهند. بنابر این اگر سوژه بخوبی روشن نشده باشد احتمالا دوربین دیافراگمی باز را انتخاب نموده و عمق میدان را کاهش خواهد داد. در بسیاری از حالات ناحیه شارپ تصویر از چند میلیمتر تا تقریبا ۱۰ سانتیمتر خواهد بود.

خط قرمز ناحیه کانونی تصویر و نوار سبز محدوده فوکوس (عمق میدان) را نشان می دهد.

مساله کوچکی عمق میدان ایجاب می کند که سوژه و دوربین حتما موازی هم باشند. با اطمینان از موازی بودن سوژه و دوربین تا حد ممکن می توان مطمئن شد که عمق میدان در تصویر یکنواخت باقی می‌ماند.  با لنزهایی که معمولا در دوربین‌های کوچک استفاده می‌شوند، ایجاد اعوجاج در نماهای نزدیک موضوعی مهم می‌باشد. تغییرات ایجاد شده توسط لنز مانند انحنای گوشه‌ها به درون و برآمدگی میانی تصویر از مشکلات معمول می‌باشند. اگر تغییر شکلی در عکسهای ماکرو دوربینتان دیدید نشانه وجود نقص در دوربینتان نیست، بلکه به معنی این است که این لنز برای عکاسی ماکرو طراحی نشده است. برای پنهان کردن مشکل از خط‌های واضح صاف افقی و عمودی در ترکیب بندی عکستان پرهیز نمایید و یا از تغییر شکلهای نرم افزاری برای تصحیح عکس استفاده نمایید. عکاسی ماکرو و نماهای بسیار نزدیک معمولا باعث تغییر شکلهای پرسپکتیو شبیه لنزهای واید می‌شود. استفاده از این خاصیت برای ایجاد حالات خاص در عکس ترفند خوبی است.

قطعات کوچک مقوای سفید و یک آینه برای روشن کردن سوژه مورد استفاده قرار گرفته‌اند. دوربین با استفاده از سه پایه ثابت شده است.

نورپردازی

چالش دوم درعکاسی ماکرو برای عکاس ایجاد نورپردازی مناسب برای سوژه است. این کار بخصوص هنگامی که دوربین به سوژه بسیار نزدیک باشد خیلی مشکل است. معمولا از فلاش نمی توان بطور موثری استفاده کرد، چون یا باعث تغییر رنگ عکس می‌شود و یا به احتمال زیاد باعث زیاد شدن بیش از حد نور بخاطر نزدیکی زیاد به سوژه می‌شود. در چنین حالاتی بهترین کار این است که فلاش را خاموش کرده و زحمت تهیه منبع نور مناسبی را بخود بدهید! در هوای آزاد از نور خورشید و چند تکه آینه کوچک به عنوان منعکس کننده می توان برای حذف سایه‌های ناخواسته استفاده نمود. در محل سربسته نیز می توان با استفاده از لامپهای معمولی و بازتابنده‌های ساده به نتایج خوبی رسید. توجه کافی داشته باشید که ممکن است بخاطر حذف زردی نورهای تنگستن مجبور باشید تصحیح رنگ و تراز سفیدی مناسبی را در تصویر ایجاد نمایید. اگر آینه در دسترس نباشد یک تکه مقوای سفید نیز خوب است و نور را بطور مات بر روی سوژه بازمی‌تاباند. راه دیگر این است که یک مقوا را با فویل‌های آلومینیومی بپوشانید تا بازتابندگی آن را بالاتر ببرید. اگر لازم بود می‌توان برای توزیع یکنواخت‌تر نور روی سوژه از بازتابنده های بیشتری استفاده نمود.

این گل با استفاده از نور طبیعی روشن شده است. با مقواهای سفید نور پخش شده و سایه‌های تند حذف می شود. اگردوربین شما لنز زوم دارد شما مجبور نیستید دوربین را زیاد به سوژه نزدیک نمایید . این امکان بخصوص در زمانی که امکان نورپردازی درست تصویر وجود ندارد بسیار مفید است و زوم اپتیکال به شما اجازه می دهد تا دوربین را عقب ببرید و سوژه را براحتی نور پردازی نمایید و هنوز هم یک عکس تمام کادر داشته باشید. هنگامی که از زوم برای نزدیک کردن عکس استفاده می کنید استفاده از سه پایه و یا هر وسیله دیگر برای حذف لرزشهای دست یادتان نرود. دوربین دیجیتال یکی از بهترین راههای گرفتن عکسهای ماکرو است. بعضی دوربین ها می توانند در حد یکی دو سانتیمتر به سوزه نزدیک شوند. دیده شدن بلافاصله نتیجه کار در دوربین های دیجیتال امکان تصحیح اشتباهات احتمالی را ایجاد می نماید. باز هم بدانید، تجربه بهترین راهنما است، پس دوربین‌ها بدست، پیش بسوی استفاده از تمام تواناییهای ابزاری که در دست دارید!

"وارد جنگ مگاپیکسلها نشوید"

این یه جنگه که توسط کارخونه های سازنده ایجاد شده و متاسفانه گریبان ما رو هم گرفته.

حالا سعی میکنم با توضیحات بیشتر این مطلب رو براتون باز کنم.

کیفیت عکس بدست اومده با تعداد پیکسلها در ارتباط نیست بلکه به کیفیت پیکسلها مربوط میشه و این مطلب رو به موقع راجع بهش صحبت خواهیم کرد.

پس اگه گفتن یه دوربین 12 مگاپیکسلی اومده، فکر نکنید که کیفیت عکس اون دوربین باید خیلی خوب باشه، چه بسا باشه یه دوربین 5 مگاپیکسلی که عکسهای شفاف تر و با کیفیت تری بهتون بده.

تعداد پیکسلها که ما ازشون با پیشوند مگا یاد میکنیم بیشتر از هر چیز به اندازه پرینت و چاپ بستگی داره یا به عبارت ساده تر هر چی تعداد این پیکسلها بالاتر میره، این امکان برای شما فراهم میشه که پرینتهای بزرگتری از عکس مورد نظرتون بدست بیارید.

وقتی شما با یه دوربین 3.2 مگاپیکسلی میتونید با رزولوشن PPI 200 یه پرینت با اندازه 19x25 بدست بیارید، آیا واقعاً وارد شدن به این جنگ معقول به نظر میاد؟

 حالا سوال من از شما اینه:

چند درصد از شما تا بحال از پرینتهای بالای 20x25 سانت استفاده کرده اید؟

پس میتونیم به این نتیجه برسیم که برای اکثر ما یه دوربین 4 یا 5 مگاپیکسلی کاملاً جوابگو خواهد بود.

دقت کنید که توضیحات من شما رو دچار اشتباه نکنه، من به هیچ عنوان نمیگم دوربین مثلاً 8 مگاپیکسلی نخرید بلکه میگم بیشتر از اون مگاپیکسلهای اضافه تر، حواس خودتون رو معطوف به کیفیت لنز و سنسور دوربین بکنید که خیلی واجب تر از مقدار پیکسلهاست.

حالا چه جوری میتونید بفهمید که یه دوربین کیفیت لنز و سنسورش خوبه یا نه، جواب خیلی سادست،

اول دیدن:

سعی کنید تو سایتهای مختلف دنبال عکسهای خام ( ادیت نشده ) از اون دوربین بگردید و اونها رو مورد ارزیابی قرار بدید.

رنگها، کنتراست، شارپ بودن عکسها، شفافیت و روشنایی عکسها و..... میتونه معیار خوبی باشه برای قضاوت شما.

حالا چرا گفتم ادیت نشده؟

برای اینکه عکسهای ادیت شده در تمام موارد بالا اغراق میکنن و این میتونه باعث اشتباه شما بشه.

دوم خوندن:

گزارشات بعضی از سایتهای تخصصی رو در مورد دوربینها بخونید و همچنین تجربیات کسانی رو که با دوربینهای مورد نظر شما کار کرده اند.

سایتهای پیشنهادی من برای خوندن گزارشات و...... :

www.dpreview.com

www.dcresource.com

www.imaging-resource.com

ژست گرفتن: حالت های بدن

 ژست گرفتن چیزی نیست که به سادگی درباره آن قضاوت کنیم. و باید به جزئیات بسیار توجه کرد و با هنرمندی از زبان بدن استفاده کرد. هر حالت بدن حرف های زیادی با خود دارد و می تواند خصلت هایی از فرد را بیان کند و حالت صورت هم به آن شخصیت می بخشد.

در این مقاله با توجه به آنچه گفته شد مثال هایی از ژست های اصلی با توجه به شخصیت ها، انواع بدن و جنسیت های مختلف  ارائه می دهیم

ژست اول - صاف ایستادن با احساسی از اعتماد و عزت نفس

1. شانه ها صاف

2. پاها به اندازه عرض شانه باز باشد

3. شصت ها در جیب یا به کمر یا روی کپل باشد

4. سر خیلی کم به عقب متمایل باشد

ژست دوم: نشستن غیر رسمی: بیانگر حالتی از راحتی و آرامش است

1. روی یک صندلی نشسته

2. پای جلویی را از زانو خم کنید

3. پای عقبی را کمی به جلو دراز کنید

4. دست پشتی خود را روی زانو قرار دهید

5. پشتتان صاف باشد

ژست سوم - تکیه به دیوار: بیانگر حالتی طبیعی و غیر جدی است

1. پشت خود را به دیوار تکیه دهید

2. پای جلویی خود را کمی به دیوار نزدیک کنید یا می توانید آنرا به دیوار تکیه دهید ولی خیلی پا را بالا نیاورید

3. دست جلویی در جیب قرار دارد

توجه داشته باشید که این حالت ها با این دید که سوژه عکاسی دقیقا روبروی دوربین قرار ندارد ترسیم شده است برای همین همیشه یک پا و یک دست به دوربین نزدیک تر از دیگری است.

در ژست گرفتن توجه به جزییات بسیار ضروری است. اگر ژست ها درست انتخاب نشوند سبب می شوند عکس غیر طبیعی به نظر بیاید. پس به خاطر داشته باشید جزییات همان متغییرهایی هستند که هر چه بیشتر به آن توجه داشته باشید عکس های زیبا تری خواهید گرفت. چرا عکس هایی که از مدل های عکاسی گرفته می شود اینقدر خوب به نظر می رسند؟ شاید فکر کنید چون افراد خوش تیپی هستند ولی علت اصلی این است که هر قسمت از بدن آنها جایی است که باید باشد.

شاید بگویید نمی خواهم اینقدر سوژه خودم را مقید کنم که مثل افراد عصا قورت داده یا معذب به نظر برسد! خوب شما حق دارید چاره کار این است که بلافاصله بعد از اینکه حالت های بدن او را تنظیم کردید شروع به عکاسی نکنید. بلکه فرصت دهید کمی عضلاتش شل شوند و از حالت سکون خارج شود و با این ژست خو بگیرد. از آنها بخواهید با این ژست راحت باشند.

خوب حالا که چند ژست آماده برای عکاسی دارید چه می کنید؟ آیا خود شروع به ژست گرفتن می کنید و این حالت ها را امتحان می کنید؟ این بسیار خوب است.

اما بد نیست بدانید که بسیاری از عکاسان حرفه ای که تخصص آنها عکاسی از افراد است دوره هایی برای مدل بودن می گذرانند این دوره ها را معمولا کسانیکه تئاتر یا مد می خوانند می گذرانند. خوب اگر می خواهید سوژه عکاسی شما بهتر ژست بگیرد بهتر است خودتان اول آنرا اجرا کنید تا اینکه بخواهید حرکت به حرکت به او بگویید چکار کند یا مجبور شوید با دست اعضای بدن او را درست کنید تا ژست مشتری شما طبیعی تر به نظر برسد.

اما چگونه می توان در طراحی ژست حرفه ای و ماهر شد؟

1- تمرین، تمرین، تمرین. ابتدا باید بیاموزید چگونه خودتان ژست بگیرید. روبروی آینه بایستید و هر یک از ژست های زیر را تمرین کنید. اینقدر اینکار را ادامه دهید تا با این ژست ها احساس راحتی کنید.

2- ژست هایی را تمرین کنید که شخصیت ها و حالت ها را نشان دهد. هر ژستی را نمی توان برای هر فردی بکار برد. هر کسی تعداد محدودی ژست مورد علاقه دارد که با استیل بدن او سازگار است.

3- بدنبال هر چیزی باشید که طبیعی است.  اگر سوژه عکاسی شما احساس راحتی نکند و فکر کند در وضعیتی قرار دارد که دارد نقش بازی می کند در عکس هم طبیعی به نظر نخواهد آمد. با سوژه خود ارتباط برقرار کنید به او فشار نیاورید تا دقیقا همان ژستی را بگیرد که شما می خواهید. به او فرصت و فضا بدهید تا ریلکس و آرام شود. شما بهترین ژست را در میان حرکات او خواهید یافت ژستی که بیشترین احساس راحتی را داشته باشد.

بار دیگر می گویم که برای آموختن نحوه صحیح ژست گرفتن باید تمام آنچه را که در این مقاله و مقالات قبلی گفته شده است بار ها و بارها امتحان کنید و بخاطر داشته باشید تا اینکه خود صاحب سبک خواهید شد و در پایان صبور باشید و تلاش کنید. این مهارت بدون تمرین کامل نمی شود.

يادگيری کارکردهای دوربين

گرفتن عکسهای اوليه با دوربين تازه خريداری شده ديجيتال کار سختی نيست. اندازه ديافراگم، شاتر، فاصله و فوکوس همگی به طور خودکار انجام می شوند. اما ممکن است جهت ادامه کار علاقمند به استفاده از کارکردهای پيشرفته دوربين و انجام تغييرات دستی روی آن باشيد. اين کارکردها ميتوانند چيزهايی در پشت منوهای ظاهری و نقاط پوشيده باشند. اگر کسی عادت به کار کردن با کامپيوتر نداشته باشد، انتقال عکسها به کامپيوتر و چاپ کردن آنها روی کاغذ زحمت و دردسر بزرگی خواهد بود.

طرز کار کردن دوربين ديجيتال

در دوربينهای ديجيتال يک سنسور حساس به نور به نام CCD وجود دارد که کار فيلم را انجام می دهد. اين سنسور از فتو سل های بسيار ريز حساس به نور تشکيل شده است، زمانی که عکس می گيريد هر کدام از اين فتو سل ها به تناسب مقدار نوری که دريافت می کنند، دارای بار الکتريکی می شوند.

اندازه مساوی سه رنگ قرمز، سبز و آبی باعث بوجود آمدن نور سفيد می شود. هرگاه اين تعادل بين رنگها به هم بخورد، باعث بوجود آمدن نور رنگی می شود. اکثر سنسورهای عکس طوری طراحی شده اند که هر کدام از فتوسلها فقط يک رنگ اصلی را ثبت کنند. دو سوم اطلاعات مربوطه به رنگ عکس در دوربين بر پايه حدس زدن دوربين قرار داد.

مگاپيکسل

فتوسلهای سنسور عکس را پيکسل هم می گويند. اکثر دوربينهای ديجيتال دارای سنسورهايی به اندازه 2/3 تا 2/10 مگاپيکسل هستند. هر چه تعداد پيکسلها بيشتر باشد، عکس دارای جزئيات بيشتری خواهد بود و از اين رو می توان آنرا با کيفيت خوب در اندازه بزرگتری چاپ کرد.

سنسورهای عکس در دو مدل (Charge -Coupled Device) CCD و يا (Complementary Metal Oxide Semiconductor) CMOS هستند.

از سنسور نوری به کارت حافظه

در يک دوربين که با فيلم کار می کند، عکس بر روی همان وسيله ای ثبت می شود که بعدا" نگهداری خواهد شد، يعنی فيلم نگاتيو يا اسلايد. دوربين ديجيتال با کمک گيرنده نوری خود يا سنسور، عکس را ثبت می کند. بعد از آن عکس يه يک وسيله ذخيره حقيقی تر انتقال پيدا می کند، يعنی يک کارت حافظه و پس از آن گيرنده CCD از محتوی خود تخليه می شود.

 زمانيکه اطلاعات مربوط به عکس به کارت حافظه انتقال پيدا می کند، اندازه های آنالوگ ولتاژ سلولهای نوری تبديل به اعداد ديجيتال می شوند. کلمه ديجيتال از کلمه لاتينی digitus به معنی انگشت می آيد. اين بدين معنی است که با انگشتان اعداد را حساب کنيم تا اينکه عدد را به شکل رقم آن بيان کنيم.

انواع مختلف دوربينها

دستگاه های چند منظوره

دوربينهای ديجيتالی وجود دارند که هم تلفن همراه هستند و هم می توانند موزيک در فرمت MP3 را پخش کنند و هم يک دوربين ويديويی هستند و به وسيله آنها شما می توانيد در اينترنت داخل شويد و يا با آنها يک e-mail بفرستيد، و چه کار ديگری از آنها توقع داريد؟ اشکال مختلف دستگاه های کوچک با دوربينهای ديجيتال امروزه در حال گسترش هستند.

دوربينهای اتوماتيک يا کمپکت

اصطلاح کمپکت Compact درمورد دوربينها زمانی مورد استفاده واقع می شود که لنز و بدنه دوربين در يک واحد پيوسته قرار داشته باشند.

اين نوع دوربينها انواع و اقسام مدلها از کوچک " ببينيد و عکس بگيريد" تا مدلهای بزرگ تر که مانند دوربينهای بزرگ با امکانات اتوماتيک و قابليت های تنظيم دستی هستند، وجود دارند.

دوربينهای پيشرفته

اين نوع دوربينها از قطعات جدا از هم تشکيل شده اند که اغلب عبارت از يک بدنه دوربين به همراه تعدادی لنز است. دوربينهای پيشرفته ديجيتال تا کنون از گران ترين دوربينها بوده اند. اين امر بستگی دارد به پيشرفته بودن و قابليت کار کردن سريع و اتوماتيک آنها و همچنين اين نکته که دوربينهای پيشرفته، دارای سنسور يا گيرنده نوری قوی هستند که درجه وضوح بالاتر و کيفيت بهتری از عکس را در مقايسه با دوربين کمپکت، عرضه می کنند. اغلب خريداران اين نوع دوربينها عکاسان حرفه ای هستند که با سرمايه گذاری روی اين دوربين ها می توانند از امکانات ساده تصحيح و رتوش عکس استفاده کنند ، مثل عکاسان مطبوعات.

دوربينهای ديجيتال و آنالوگ معمولا" می توانند از لنزها و لوازم جانبی يکديگر استفاده کنند.

استفاده از دوربين

عکاسی کردن با دوربين ديجيتال ، در لحظه ای که تکمه شاتر دوربين را فشار می دهيد، تفاوت چندانی با لحظه ای که شاتر دوربين آنالوگ را فشار می دهيد، ندارد.

بزرگ ترين اختلاف در قبل از انداختن عکس است که در دوربينهای ديجيتال می توانيد کنترل و تنظيم کنيد که عکس چگونه بيفتد و بعد از گرفتن عکس بتوانيد مستقيما" عکس را ببينيد، روی آن کار کنيد و تغييراتی اعمال کنيد و يا آنها را چاپ کنيد. توضيحاتی که در ادامه می آيند، در مورد اکثر دوربينها صدق می کنند.

قسمتهای مختلف دوربين                      

بزرگ يا کوچک ،ارزان يا گران، ساده يا پيشرفته ، در همه حالات يک دوربين از اين قسمتها تشکيل شده است: چشمي، شاتر، ديافراگم، لنز، نورسنج و در مورد خيلی از دوربينها فلاش . برنامه های آماده ای که در دوربين هستند تا تصميم بگيرند که قسمتهای مختلف دوربين چگونه با يکديگر به طور اتوماتيک کار کنند، يک امری عادی در دوربينهای امروزی هستند. توانايی انجام تغييرات دستی در دوربينها، امروزه تبديل به نکته ای مهم و مثبت شده که قيمت بيشتری را به قيمت اصلی دوربين اضافه می کند.

چشمی يا منظره ياب

 خيلی از دوربينهای کمپکت ديجيتال و آنالوگ دارای پنجره کوچکی هستند که فرد عکاس می تواند با ديدن از ميان آن کادر و اجزا درون آن ، عکس خود را مشخص نمايد.

 اين پنجره کوچک که به چشمی يا منظره ياب دوربين معروف است معمولا" در کنار لنز قرار دارد. چيزی که به عنوان تصوير از درون چشمی دوربين مشاهده می کنيد ، تصويری تقريبی از نظر کادر يا عکس نهايی است. اختلاف در تصوير چشمی و تصوير نهايی به خطای پارالکس معروف است.

 زمانيکه مسئله کادر دقيق سوژه مهم باشد، مثل عکاسی کلوزآپ، صفحه LCD دوربين ديجيتال کمک بزرگی در اين مسئله است ، چرا که گيرنده نوری دقيقا" آن چيزی را که می بينيد، عکس خواهد گرفت.

شما می توانيد منطقه فوکوس را با نشانه گرفتن دوربين به طرف سوژه طوری انجام دهيد که مستطيل منطقه فوکوس در نقطه ای از عکس واقع شود که می خواهيد فوکوس را روی آن انجام دهيد. تکمه شاتر را مقدار کمی به پايين فشار دهيد ، دوربين در اين حالت فاصله تا سوژه را اندازه می گيرد و لنز را فوکوس می کند. در حالتيکه تکمه شاتر کماکان تا نيمه به پايين فشار داده شده است، کادرعکس خود را هم انتخاب می کنيد.

صفحه LCD

 فقط در دوربينهای عکاسی ديجيتال وجود دارد. اين نوع چشمی با همکاری لنز دوربين، کادری که در عکس ظاهر خواهد شد را نشان می دهد. با استفاده از صفحه LCD می توان نه تنها متدی را که در بالا در مورد آن شرح داديم (يعنی فوکوس کردن) را انجام دهيد ، بلکه می توانيد ببينيد که عکس چگونه خواهد افتاد و مثلا" عکس چقدر روشن و يا تيره ظاهر خواهد شد. روی صفحه LCD معمولا" اطلاعات مربوط به تنظيماتی که در هنگام گرفته شدن عکس استفاده خواهند شد، مثل شاتر و اندازه ديافراگم هم نمايش داده می شوند.

 در يک دوربين تک لنزی انعکاسی تصويری که درون چشمی آن مشاهده می شود، از درون لنز و يک سری آينه عبور می کند تا به پنجره چشمی در پشت دوربين می رسد. از اين رو چشمی اين گونه دوربينها ، کادر عکس را دقيقا" نشان داده و بعضی مواقع هم اطلاعات ديگر ، مثل سرعت شاتر و ديافراگم را در آن می توان مشاهده کرد.

شاتر

اندازه سرعت بر حسب ثانيه يا کسری از ثانيه بيان می شود. اين اندازه معمولا" همراه با درجه باز بودن ديافراگم بيان می شود تا مقدار مشخص نوری که گيرنده نوری بايد دريافت کند را مشخص کند. اما از اين اندازه برای تاثير حرکت در عکس هم استفاده می شود.

 برای سرعتهای شاتر طولانی تر از ثانيه و جهت احتراز از لرزش دست، بايد از سه پايه و يا ساير وسايل ثابت نگهداشتن دوربين استفاده کنيد. حتی اگر همه کارها به طور اتوماتيک در دوربين شما انجام می شود، باز هم بهتر است که قبل از گرفتن عکس کنترلی در مورد سرعت شاتر بکنيد تا بدانيد که عکس شما با چه سرعتی گرفته می شود.

ديافراگم

ديافراگم اغلب در لنز جای دارد. اندازه باز بودن ديافراگم همراه با سرعت شاتر، مقدار نوری که به گيرنده نوری می رسد را تنظيم می کنند. رقم پايين تر در ديافراگم به معنی بازتر بودن ديافراگم است. برای هر پله يا گامی که ديافراگم کاهش پيدا می کند ( يعنی رقم ها افزايش پيدا می کنند) مقدار نوری که به داخل دوربين راه پيدا می کند، نصف می شود. ديافراگم 8/2 دو برابر ديافراگم 4 نور به داخل دوربين وارد می کند.

 اندازه ديافراگم بازتر (رقمهای کوچک تر) همچنين باعث می شود تا عمق ميدان عکس کاهش پيدا کند. اين بدين معنی است که تصوير فقط در محدوده کمی به صورت واضح ديده خواهد شد و قبل و بعد از اين منطقه، تصوير سوژه تار خواهد بود. عمق ميدان کمتر را می توان در موارد مشخصی به کار برد ، مثلا" زمانی که عکس شخصی را می خواهيم از پس زمينه متحرک آن جدا کنيم.

لنز

در يک دوربين قطع کوچک که از فيلم mm 36×24 استفاده می کند، يک لنز mm 50 لنزی نرمال به حساب می آيد. اين لنز نه تصوير را بزرگتر و نه کوچکتر می کند. لنزی که باعث می شود موضوع عکس بزرگتر شود به لنز تله مشهور است که فاصله کانونی آن بيشتر از mm 50 است و اگر موضوع عکس کوچکتر از اندازه طبيعی آن شود، آن لنز ، لنزی وايد است. لنزهای با فاصله کانونی متغير به لنز زوم مشهور هستند.

 در لنز نرمال، فاصله کانونی برابر اندازه قطر کادر نگاتيو است. دوربين ديجيتال دارای گيرنده نوری يا سنسوری است که اندازه آن خيلی کوچکتر از قطع يک فيلم است. از اين رو لنز نرمال در دوربين ديجيتال کوچکتر از لنز نرمال در دوربينهای سنتی قطع کوچک است. فاصله کانونی لنز، معمولا" در دوربينهای ديجيتال معادل فاصله کانونی لنزهای دوربينهای قطع کوچک در نظر گرفته می شود.

 زوم ديجيتال : دوربينهای ديجيتال دارای هر دو نوع زوم اپتيک و ديجيتال هستند. زوم ديجيتال به معنی اين است که دوربين به طريق الکترونيکی و ديجيتالی يک تصوير را بزرگ می کند. اما در اين حالت عکس نمی تواند دارای اطلاعاتی بيشتر از آن چيزی که زوم اپتيک عرضه می کند ، باشد. از اين رو کيفيت زوم ديجيتال بسيار پايين تر از زوم معادل اپتيک است. جهت بزرگ کردن يک عکس می توانيد از يک نرم افزار تصويری ، بعد از برداشتن عکس استفاده کنيد.

فلاش

حتی دوربينهای کوچک و ساده هم، امروزه مجهز به فلاش هستند. ميدان روشن کردن فلاشهای ثابت روی دوربينها محدود است ( بين 5/0 تا 3 متر ، جهت اطلاع دقيق به دفترچه دوربين خود مراجعه کنيد) اما اين فلاش برای فاصله های کم و کوتاه در يک محيط سربسته کفايت می کند.

کاهش خطر قرمزی چشم: فلاش ها معمولا" روی يک دوربين کوچک در کنار لنز قرار گرفته اند. اگر کسی که عکس او گرفته می شود، مستقيما" به دوربين نگاه کند، نور فلاش منعکس شده از برخورد به سرخرگهای شبکيه چشم باعث قرمز شدن چشم فرد در عکس خواهد شد که پديده چشم قرمز مشهور است. برای مقابله با بروز اين پديده ، فلاش می تواند قبل از گرفتن عکس، نوری از خود بيرون بدهد ، در اين هنگام به دليل نور بيشتر، مردمک چشم خود را جمع می کند و سپس فلاش زده می شود. از اين رو يک فاصله و وقفه ای بين هنگاميکه شاتر فشارداده می شود و زمانيکه عکس گرفته می شود، بوجود می آيد. در اين فاصله ، ممکن است مدل عکاسی شما خسته شود و قيافه ديگری به خود بگيرد که در عکس ظاهر شود.

از آنجايی که اکثر نرم افزار های تصحيح عکس دارای ابزارهايی برای تصحيح قرمزی چشم هستند، پس فلاشهای تاخيری شايد دارای امتياز منفی بيشتری باشند و مشکلات بيشتری توليد کنند.

فلاش حذف سايه ها: از فلاش می تواند حتی در زير نور شديد خورشيد، برای از بين بردن سايه ها و کم کردن کنتراست استفاده کرد. اگر شما بخواهيد از فلاش جهت پر کردن سايه ها استفاده کنيد، بايد آنرا برای اين کار تنظيم کنيد. در اين حالت هر بار که عکسی بگيريد، به طور اتوماتيک يک بار فلاش زده می شود.

نور سنجی

برای گرفتن عکس دقيق و درست ، بايد مقدار مشخص و درستی نور به گيرنده نوری برسد. مقدار نور لازم، يا از طريق دوربين و يا به طور دستی تنظيم می شود که در اين حالت شما خودتان اندازه شاتر و ديافراگم را تنظيم می کنيد. خيلی از دوربينها اين امکان را به شما می دهند که نورسنجی را خودتان انجام دهيد.

نورسنجی ماتريسی

در اکثر عکسها نورسنجی بر مبنای کل عکس صورت می گيرد و نور تمام سطح عکس اندازه گيری می شود و نوردهی برای عکس بر مبنای ميانگين نور دريافتی انجام می شود. اين نوع نورسنجی به نورسنجی چند نقطه ای هم مشهور است.

هنر و زیبایی شناسی

ما انسانها همیشه جهان وموجوداتش را با چشم زیبایی و زشتی نگاه می کنیم:درختبید، زیباست،ستارگانآسمان بسیار زیبا هستند، فلان ماشیناصلاً قشنگ نیست، او چه چشمان زیبایی دارد، نقاشی فوق العاده زیبایی بود و غیره... همه ما زیبایی را دوست داریم و می خواهیم به زیباترین نحوجلوه کنیم؛ بههمین خاطر است که مثلاً لباس قشنگ می پوشیم و خود را آرایش می کنیم. دوست داریمخانه مان زیبا و دلنشین باشد. ماشین قشنگ می خریم و دهها مورد نظیر این. اساسا اگر دقت کنیم، متوجه می شویم که زندگی مان بر پایه زیبایی و زشتیاست. همه ما همیشه، جذب زیبایی شده و از زشتی ها گریزان هستیم. بنابر این، زیبایی،نقشی اساسی در زندگی هر انسانی دارد. به دلیل همین نقش و تاثیری که زیباییبر تمام انسانها و در تمام جنبه های زندگی او دارد،فلسفه علاقمنداست تا به بررسی آن بپردازد.بجز فلسفه، هیچ علم دیگری نمی تواند آن را بررسیکند، چرا که زیبایی چیزی نیست که بتوان آن را دید، درآزمایشگاهآزمایش کرد و یافورمولیبرای آن بدست آورد.

فلسفه در پیآن است که زیبایی و امر زیبا را خوب بشناسد و حقیقت و مشخصات آنرا تعیین کند و اگرممکن شد، اصول و قواعد زیبایی را در اختیار همگان قراردهد.این حوزه از فلسفه کهبه زیبایی و چیستی آن می پردازد،زیبایی شناسینام دارد.در زیباییشناسی، مانند همه حیطه های دیگر فلسفه، با بنیادی ترین پرسشها درباره زیبایی وچیستی آن روبرو هستیم. سوالاتی مانند: اصولاً مابه چه چیزی زیبا می گوییم؟آیا زیبایی وجود واقعی دارد، یعنی امری است که در جهان خارج، وجود خارجی دارد و میتوان به آن اشاره کرد یا اینکه از امور ذهنی است و چیزی به نام زیبایی وجودندارد؟آیا زیبایی،مطلقاست؛ یعنی یک چیز زیبا برای همگان وبرای همیشه زیباست؟ ویا امری نسبی بوده و ممکن است شخصی چیزی را زیبا بداند و کسدیگری زیبا نداند و یا چیز زیبا با گذشت زمان، زیبایی خود را از دست بدهد؟آیامی توان گفت که زیبایی به اشیا و موجودات اضافه شده است؛ یعنی یک شیئ داریم و یکزیبایی که با آن ترکیب شده است؟قواعد زیبایی ثابتند یا متغییر؟اساساً چرازیبا، زیبا می نماید؟هنر چه فایده ای دارد؟ تفاوتهنر با زیبایی چیست؟ رابطه هنر با زیبایی چیست؟ چرا نظر مردم درباره امر زشت و زیبامختلف است؟ و این که آیا قوه ای در انسان وجود دارد که مخصوص شناختن زیبایی است؟اگر چنین است، آن چه قوه ای است؟ و غیره... .زیبا شناسی از دیر باز، یکیاز بخشهای مهم فلسفه بوده و فلاسفه بزرگ، در این مورد نظرات زیبا، جالب در عین حالبعضاً متفاوت با یکدیگر ابراز داشته اند. ادامه دارد.

هشتگانه هنر

خلاصه ای از دسته بندی هنرها هنرها، از گذشته بسیار دور، اصلی ترین وسیله ارتباط بین افراد و جوامع مختلف بوده اند. زبان هنر، زبانی است که حد و مرز نمی شناسد و با بیانی جذاب افکار، اندیشه ها و ارزشهای فرهنگی و هنری یک ملت را ثبت و پایدار می سازد. با بررسی آثار هنری نیاکان خود می توانیم با افکار، اندیشه ها، باورها، اعتقادات و تواناییهای فنی و خلاقیتهای هنری آنان آشنا شویم. نسلهای آینده و نیز کسانی که در خارج از مرزهای جغرافیایی ما زندگی می کنند با مطالعه و شناسایی هنر گذشتگان، می توانند از تجارب آنان استفاده نمایند و این اندوخته ها را به آیندگان منتقل سازند. برای بررسی و شناخت بیشتر هنرهای به ظاهر مختلف و ویژگیهای مشترک و متفاوت، آنها را براساس ساختار و چگونگی بیان هنرییشان به دسته های زیر تقسیم می نماییم.